جدول جو
جدول جو

معنی راه شناس - جستجوی لغت در جدول جو

راه شناس
آنکه راه را نیکو شناسد راهدان بلد
تصویری از راه شناس
تصویر راه شناس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گاه شناس
تصویر گاه شناس
وقت شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهشناس
تصویر راهشناس
شناسنده راه، آشنا به راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهشناس
تصویر راهشناس
کسی که راه را بلد باشد و دیگران را راهنمایی کند، شناسندۀ راه، راه دان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمز شناس
تصویر رمز شناس
پرخیده دان راز شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی شناس
تصویر روی شناس
مشهور معروف، ستاره کوکب جمع روشناسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساز شناس
تصویر ساز شناس
آنکه انواع سازها و آلات موسیقی را شناسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جان شناس
تصویر جان شناس
کسی که معرفت باحوال روح دارد، ولی مرد کامل مرشد قطب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاره شناس
تصویر چاره شناس
شناسنده چاره، معالج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرده شناس
تصویر خرده شناس
نکته بین دقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده شناس
تصویر پرده شناس
رامشگر نوازنده مطرب موسیقیدان، عارف صاحب فهم و فراست
فرهنگ لغت هوشیار
دانگشناس آنکه مسکوک اصیل را از از مسکوک تقلبی تشخیص دهد، پول پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده شناس
تصویر پرده شناس
مطرب، نوازنده، رامشگر، برای مثال پرده شناسان به نوا در شگرف / پرده نشینان به وفا در شگرف (نظامی۱ - ۳۲)، موسیقی دان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاره شناس
تصویر چاره شناس
ویژگی آنکه چاره و درمان دردی را بشناسد، ویژگی کسی که راه اصلاح امری را بداند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرده شناس
تصویر خرده شناس
باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
موشکاف، خرده بین، خرده کار، خردانگارش، خرده گیر، خرده دان، نازک بین، نازک اندیش، نکته سنج، ژرف یاب، ژرف بین، مدقّق، غوررس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیاه شناس
تصویر گیاه شناس
متخصصی که انواع، ظاهر و ویژگی های گیاهان را بشناسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
عالم به احوال و کیفیات روحی انسان، متخصص در روان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاک شناس
تصویر خاک شناس
کسی که انواع خاکها و خاصیت هر کدام جهت کشت و زرع را می شناسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کار شناس
تصویر کار شناس
دانای کار شناسنده امور خبره متخصص: (شریک امور - رحمه الله علیه - که از دهات عالم وزیر کان دنیا و کار شناسان جهان بود. ) (کتاب القصص) توضیح فرهنگستان این کلمه را بجای اهل خبره بر گزیده است، عاقل دانا، منجم اختر شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کان شناس
تصویر کان شناس
آنکه کان شناسی داند. عالم معدن شناسی معدن شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاه شناسی
تصویر گاه شناسی
وقت شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
دانشمندی که تبحر در علم گیاه شناسی داشته باشد عالمی که بیکی از قسمتهای مختلف علم گیاه شناسی احاطه و معرفت داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نان شناس
تصویر نان شناس
آنکه نان و طعام را شناسد. یاناشناس و خدانشناس. عیال واولاد
فرهنگ لغت هوشیار
آدم وفادار کسی که وقتی چشمش تو روی کسی بازشد دیگر دست ازاو بر نمی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده شناس
تصویر پرده شناس
((~. ش ِ))
نوازنده، موسیقی دان، عارف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یکه شناس
تصویر یکه شناس
((یِ یا یِ کِّ. ش))
آدم وفادار، کسی که وقتی چشمش تو روی کسی باز شد دیگر دست از او بر نمی دارد
فرهنگ فارسی معین
ویژگی آنکه فقط یک تن را بشناسد و در دوستی و وفاداری نسبت به او پایدار باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کان شناس
تصویر کان شناس
کسی که به اوضاع معادن و موادی که در آن ها است آشنا باشد، معدن شناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روان شناس
تصویر روان شناس
Mentalist, Psychologist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریشه شناس
تصویر ریشه شناس
Etymologist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گیاه شناس
تصویر گیاه شناس
Botanist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
менталист , психолог
دیکشنری فارسی به روسی